آیا احساس تنهایی می کنید ؟
آیا احساس می کنید که بار سنگینی بر شانه هایتان است؟
و آنچه در درونتان حمل میکنید بیشتراز ان است که بتوانید تحمل کنید ؟
آیا حس می کنید که با صدای بلند میخواهید فریاد بزنید و احساسات و افکارتان را بیان کنید؟ وآیا ترس از نداشتن یک حامی یا یک همدرد شما را از این کار باز میدارد؟
اگر شما در حال تجربه کردن هر یک از موارد فوق هستید، بدانید که تنها نیستید……
همه ما انسانها ، در برخی از مراحل زندگیمان به نحوی, ممکن است با شرایط دشوار و چالش های بزرگ زندگی مواجه شویم . این بحرانها ممکن است بسبب وجود چالش هایی در روابط شخصی ما با دیگران ، از دست دادن یک عزیز ،دشواری درتطبیق دادن فرد به محیط جدید ، بیماری، درگیری با اعضای خانواده، و یا شک و تردید در مورد نوع جنسیت و فردیت مان و دلایلی مشابه بوجود آیند.
مواجهه با این چالش ها ممکن است باعث از دست دادن امید و فقدان تمرکز و توانایی ما برای پیگیری کارهای روزمره زندگیمان شود. این احساسات ممکن است منجر به جلوگیری از لذت بردن از زندگی و آنچه ما را شادمان میکند شوند و گاه نیز باعث تغییر دیدگاههایمان نسبت به زندگی و خودمان شوند. در بعضی اوقات، این چالش ها و شرایط دشوار, بیشتر از قبل به نظر می آیند. تا حدی، که ممکن است احساس کنیم که هیچ چیز بهترنخواهد شد یا تغییر نخواهد کرد ، و یا هیچ فردای روشنی در آینده ما وجود نخواهد داشت.
تمام این مراحل، بخشی از زندگی و تجربیات همه ما است. آنچه مهم است زاویه دید ما به زندگی و مشکلاتمان در هنگام این بحرانهاست. شخصی که با او در این مواقع صحبت و درد دل میکنیم اثر مستقیم روی افکار و احساسات و دیدگاه ما به زندگی دارد. چه بسا با انتخابی درست بتوانیم آسانتر و سریعتر از بحرانهای زندگیمان با موفقیت عبور کنیم و بسوی آینده ای سرشار از امید قدم بگذاریم. در این مراحل از زندگی آنچه احتیاج داریم ;همدردی ، امید، درک مشکلات و احساسات ما است. احتیاج داریم فردی با تجربه و آگاه, بی هیچ قضاوتی به حرفهای ما گوش دهد و درد ما را درک کند و مرهم دردمان شود. فردی که در کنار ما باشد، شاهد درد ما باشد و ما را یاری دهد تا به یک آگاهی فردی واحساسی برسیم تا بتوانیم راه حلهایی برای مشکلات و دردهایمان بیابیم.
مواجهه با این چالش ها ممکن است باعث از دست دادن امید و فقدان تمرکز و توانایی ما برای پیگیری کارهای روزمره زندگیمان شود. این احساسات ممکن است منجر به جلوگیری از لذت بردن از زندگی و آنچه ما را شادمان میکند شوند و گاه نیز باعث تغییر دیدگاههایمان نسبت به زندگی و خودمان شوند. در بعضی اوقات، این چالش ها و شرایط دشوار, بیشتر از قبل به نظر می آیند. تا حدی، که ممکن است احساس کنیم که هیچ چیز بهترنخواهد شد یا تغییر نخواهد کرد ، و یا هیچ فردای روشنی در آینده ما وجود نخواهد داشت.
تمام این مراحل، بخشی از زندگی و تجربیات همه ما است. آنچه مهم است زاویه دید ما به زندگی و مشکلاتمان در هنگام این بحرانهاست. شخصی که با او در این مواقع صحبت و درد دل میکنیم اثر مستقیم روی افکار و احساسات و دیدگاه ما به زندگی دارد. چه بسا با انتخابی درست بتوانیم آسانتر و سریعتر از بحرانهای زندگیمان با موفقیت عبور کنیم و بسوی آینده ای سرشار از امید قدم بگذاریم. در این مراحل از زندگی آنچه احتیاج داریم ;همدردی ، امید، درک مشکلات و احساسات ما است. احتیاج داریم فردی با تجربه و آگاه, بی هیچ قضاوتی به حرفهای ما گوش دهد و درد ما را درک کند و مرهم دردمان شود. فردی که در کنار ما باشد، شاهد درد ما باشد و ما را یاری دهد تا به یک آگاهی فردی واحساسی برسیم تا بتوانیم راه حلهایی برای مشکلات و دردهایمان بیابیم.